بسم الله الرحمن الرحیم
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم )می فرمایند :
هر کس با گذشت با شد ,عمرش طولانی شود .(اعلام الدین ,ص315)
خلاصه دروس التمهیدیه فی الفقه الاستدلالی
دبیر مربوطه :حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا زهرایی
موضوع :شروط عقد بیع
خلاصه کننده : خواهر طلبه کره بندی
در تحقق بیع لفظ معتبر نیست و در دادستدهای امروزی که طرفین معامله ,ثمن ومثمن را بدون لفظ مبادله می کنند .و به آن در اصطلاح معاطات می گویند. نیز عنوان بیع صادق است .
مالکیت حاصل از معاطات ,مالکیت به نحو لزوم است که طرفین معامله نمی تواند عقد را فسخ کند و هر شرطی که در عقد بیع لازم است در معاطات نیز لزوم داردمانند:
1)شروط عقد مانند تنجیزی بودن بیع (بنا به نظر مشهور)
2)شروط عوضین مانند مالیت داشتن مبیع و…
3)شروط متعاقدین مانند کمال و عقل و …
4)خیارات باب بیع مانند خیار شرط و خیار غبن و…
نکته :
معاطات در تمام معاملات جاری می شود و می توان معاملات مانند اجاره ,مضاربه ,مساقات و…را به صورت معاطاتی انجام داد. البته در مواردی مانند نکاح ,طلاق ,نذر ,قسم (یمین ),که بنا بر دلیل خاص ,برای تحقق عنوان عقد نیاز به لفظ است . صرف رضایت طرفین کفایت نمی کند و معاطات صحیح نیست .
در تعریف حقیقت بیع اختلاف وجود دارد ,مرحوم شیخ انصاری در تعریف آن گفته است “البیع تملیک عین بعوض “
اشکال شده است که تعریف مرحوم شیخ انصاری مانع اغیار نیست و شامل شراء واستیجار می شد و شیخ در پاسخ فرموده اند :مدلول مطابقی در شراء تملک (قبول ملکیت )مبیع در مقابل عوض است و در استیجار تملک منافع مال الاجاره در مقابل عوض است ,لذا عنوان بیع بر این دو عنوان صادق نخواهد بود .
و تعریف بیع از دیدگاه آیه الله خویی که فرموده اند :
“ان َ البیع نقل المال بعوض بما انَ العوض مال لا الخصوصیَة فیه”
قسمت اول آن یعنی “انَ البیع نقل المال بعوض “مثل تعریف مرحوم شیخ انصاری است و شامل اجاره و شراء می شود ,لذا آیة الله خویی قیدی را به آن اضافه کرده است تا این مشکل را حل کند .و می فرماید بیع ,آن حصه از “نقل مال در مقابل عوض است که در آن عوض خصوصیت و موضیَتی ندارد بلکه معیار وملاک در عوض ارزش مالی آن است.
بیع دو نوع است :
1.بیع لغوی
2.بیع اصطلاحی
بیع لغوی نیاز به مالیت مال نیست .ولی در بیع اصطلاحی که بیع شرعی نیز می گویند مالیَت مال ارزشمند است .
ابواب مسائل فقهی در چند بخش عمده ,با خصوصیت متفوت بحث می شود:
1.عبادات ؛که شامل مباحثی مانند طهارت ,نماز وروزه و… می شود.
2.غیر عبادات ؛که دارای دو قسم عمده است :
الف )معاملات
1)عقود :که برای تحقق آنها نیاز به ایجاب وقبول است .ماند اجاره ونکاح و… .
2)ایقاعات :که برای تحقق آنها صرف ایجاب کفایت می کند و نیازی به قبول نیست مانند طلاق و… .
ب)احکام ؛مانند ارث و حدود
پس در مجموع می توان گفت چهار مبحث اصلی درفقه بحث می شود؛عبادات ,عقود ,ایقاعات ,و احکام ؛
لذا چون بیع یکی از مصادیق عقد است وقوام عقد به ایجاب و قبول است ,پس عقد بیع نیز نیاز به ایجاب و قبول دارد.
اگر الفاظ بیع صریح نباشد ,ممضی و مورد تایید شارع است.
ادامه دارد … .